جدول جو
جدول جو

معنی شکست یافته - جستجوی لغت در جدول جو

شکست یافته(کَ دَ / دِ)
شکست و ترک برداشته چون دیوار، ظروف و غیره. (از یادداشت مؤلف). رجوع به شکست یافتن شود، هزیمت یافته و گریخته و فرارکرده از جنگ. (ناظم الاطباء). مغلوب شده. مقابل پیروز و فاتح
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دست یافته
تصویر دست یافته
مسلط، چیره، پیروز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکست یافتن
تصویر شکست یافتن
هزیمت یافتن، مغلوب شدن، گریختن از پیش دشمن، شکست خوردن
فرهنگ فارسی عمید
(خُ / خَ رَ / رِ کَ دَ)
مغلوب شدن. شکست خوردن. هزیمت یافتن و فرار کردن. (ناظم الاطباء). شکسته شدن در پیکار. مقابل پیروز شدن و فاتح گشتن
لغت نامه دهخدا
(دَ تَ / تِ)
کسی که مرادش حاصل و میسر شده باشد. (آنندراج). کامیاب و بهره مند و مظفر و منصور. (ناظم الاطباء). موفق. مسلط
لغت نامه دهخدا
تصویری از شکست یافتن
تصویر شکست یافتن
مغلوب شدن شکست خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
سرو خنیده یکی شادمانی بدو در جهان خنیده میان کهان و مهان (فردوسی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکل یافته
تصویر شکل یافته
دستک تاشیده
فرهنگ لغت هوشیار